گذشته را می توان رها کرد

گذشته را می توان رها کرد

 

هنگامی که کشتی بزرگی داخل دریا در حال حرکت است از خود رد سفید مانندی به شکل کف برجای میگذارد که این رد برای دقایقی باقی می ماند و سپس از بین می رود.حالا اگر بپرسید که چه چیزی باعث حرکت این کشتی و روبه جلو بودن آن می شود باید چه پاسخی به این سوال داد؟ پاسخ می تواند این باشد که علت حرکت آن کشتی نیرویی است که هر لحظه تولید می کند و در همان لحظه هم سبب جلو رفتن قایق می شود.حالا گمان می کنید که ایا ممکن است که آن ردی که از آن کشتی بر جای می ماند بتواند باعث حرکت آن کشتی شود؟ گذشته ی شما همواره در زندگیتان همانند ردی که از انتهای مسیر قایق برجای می ماند است .این رد یا گذشته ی شما اصلا مسئول رفتارهای کنونی شما نیست و کوچکترین ارتباطی نمی تواند به اکنون شما داشته باشد.گذشته می تواند فقط تنها اثری باشد که برجای گذاشته اید.

 

چه چیزی باعث آن می شود که گذشته را فدای آینده کنیم؟

طبق گفته روانشناسان مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی مهر ایران اکثریت مردم دنیا در تمام طول عمر گذشته و خاطرات آن را همچون کوله باری بر دوش خود حمل می کنند و همواره آثار آن را در زندگی کنونی خود دارند و با توجه به آن کمبودهایشان و اشتباهات خود را توجیح می کنند.

آن ها با هرکس که مواجه می شوند  از گذشته شان می گویند و شکوه و شکایات بسیاری می کنند.همیشه می گویند (جوان که بودم چیزی نداشتم) یا( من طلاق گرفته ام) و هرگز نتوانسته ام مسئله را هضم کنم.

اما باید به این نکته توجه داشته باشید که گذشته گذشته است و مانند همه ی روزها به پایان رسیده است.اینکه شما مدام به گذشته وصل باشید نه تنها سبب می شود که از اندیشیدن به مسائل امروز باز بمانید بلکه اجازه نمی دهد که اوضاع برای شما حتی بهتر شود. بسیاری از افراد آنقدر درگیر گذشته ی خود می شوند که امروزشان را به دست فراموشی می سپارند و روز به روز از قافله ی زندگی و اطرافیان خود  باز می مانند.

چنین وضعیتی همانند این است که دلیل حرکت کشتی را رد پشت آن بدانیم و می بینید که چقدر تصور خنده داریست.بسیاری از مردم دلیل ناراحتی و حال نامساعد امروزشان را روزهای خوش تمام شده ای میدانند که در گذشته داشته اند و حالا آن را از دست داده اند.

آنها می گویند(زمانه عوض شده است) و یا( ادمها تغییر کرده اند)و خیلی جملات دیگر که معنایش در گذشته زیستن است و تنها دلیلی که نمی توانیم امروز خوشبخت باشیم همین موضوع است که فکر می کنیم دیگر همه چیز تمام شده است.

 

گذشته را به دست باد بسپارید.

به یاد آوردن گذشته چه دردی را از شما دوا می کند؟

پیشنهاد ما برای شما این است که تمام زخم ها و رنج های گذشته ی خود را بنویسید و پس از آن با دقت فراوانی آنها را بررسی کنید.قدم اول آن است که شما بیاموزید تا گذشته ی خود را بپذیرید و آن را با تمام خاطرات و درس هایی که از آن آموخته اید دوست داشته باشید.این پذیرش از سوی شما سبب می شود تا گذشته تان را تبدیل به آواز و شعر و یا چیز دیگری کنید یا اگر تصمیم گرفتید برای همیشه آن را به باد فراموشی بسپارید.

 

گذشته و پذیرش آن

در این دنیا که هوشمند طراحی شده است هیچ چیزی اتفاقی نیست و شما باید این پذیرش را داشته باشید که اتفاقات گذشته افتاده و سپس تمام شده است وشما باید آن را پشت سر می گذاشتید تا تبدیل به آدمی شوید که هم اکنون هستید.این را هم بدانید که چاره ای جز پذیرفتن گذشته وجود ندارد و پیشرفت هایتان به ویژه پیشرفت های معنوی تان با ناکامی های فراوانی روبه رو بوده است که البته براساس نظم و حساب هایی بوده اند.

روزهای سختی که شما از سر گذرانده اید و همه ی اتفاقات ناگوار همراه با آن هیچکدام بی دلیل نبوده اند.همه ی این ها رخ داده اند و قبول کنید که نمی توان آن ها را به هیچ عنوان نادیده گرفت.شما می توانید از تجریبات خود استفاده کنید و اگر آن را درک کنید و بپذیرید آنگاه می توانید افتخار کنید.

 

دارایی شما ( اکنون) است.

این موضوع که شما بتوانید در زمان حال زندگی کنید و از آن لذت ببرید موهبتی است که بسیاری از مردم خود را از آن محروم می کنند.هنگامی که سرگرم خوردن پیش غذا هستید به دسر نیندیشید.هنگامی که مشغول خواندن کتاب هستید ببینید که آیا تمرکز شما روی صفحات کتاب است یا نه؟

اگر به فکرتان اجازه ی این را می دهید که در گذشته سیر کند یا به نکته ی دیگری متمرکز شود در حقیقت آن لحظه از اکنون خود را ازدست داده اید و دیگر قادر نخواهید بود که آن را جبران کرده و یا برگردانید.شما تنها قادرید که در زمان حال حرکت کنید زیرا تنها چیزی است که روی آن تسلط دارید.

بنابراین از آن استفاده کنید تا بیشترین فایده نصیبتان شود و این را فراموش نکنید که هرکس گذشته ای دارد اما گذشته دیگر وجود ندارد.هیچ یک از مخلوقات خدا همانند انسان زمان را با فکر به گذشته هدر نمی دهند.به جای اینکه به اشتباهات و گناهانی که کرده ایم بیاندیشیم آیا بهتر نیست که از سایر مخلوقات بیاموزیم که چطور از زمان حال استفاده کنیم؟

بکوشید تا در زمان حال حضور داشته باشید و این حضور صرفا فقط جنبه ی فیزیکی نداشته باشد و اجازه ندهید ذهن تان گذشته را در برابر دیدگان تان زنده کند و بر شرایط امروزتان تاثیر بگذارد.

 

وقت رها کردن گذشته فرا رسیده است.

بکوشید همه ی عنوان هایی که تاکنون به خود نسبت داده اید را کنار بگذارید زیرا این عنوان ها به شما اجازه ی حرکت نمی دهند.پیشنهاد می شود تا راهی بیابید تا باورهای خود را درباره ی گذشته تغییر دهید.گذشته دیگر حضور ندارد پس نگذارید که ذهنتان را آشفته کند.

زندگی به سان یک نمایشنامه است و بسیاری از آنهایی که وارد نمایشنامه ی شما شده اند نقشی کوتاه داشته اند و گروهی نقشی بلند تر .وجود آنها را پیرا شده و سراغ نقش های جدیدی در زندگیتان بروید تا همیشه خوشحال باشید.