چرا زندگی دشوار است؟

شما هر روز صبح از خواب برمی خیزید و به محل کارتان می روید.ممکن است مانند خیلی از ادمهای دیگر دیرتان شده باشد و مثل آن ها برای رسیدن به مقصد عجله داشته باشید.ممکن است روزها در مسیر به اخبار هم گوش دهید و حوادثی که در جای جای مختلف دنیا اتفاق می افتد از نظرتان بسیار دور از دسترس باشند و بزرگ تر از ان باشند که کسی به رخ دادن آن ها بخواهد بیاندیشد.

تا به حال با خودتان اندیشیده اید که زندگیتان اهمیت دارد؟ایا می توانید تغییری مثبت در دنیا ایجاد کنید؟چگونه می توانید به روشی زندگی کنید که الهام بخش خود و دیگران باشید؟بعضی از روزها برایتان خوب به نظر می رسند و بعضی از روزها اتفاقی برای شما نمی افتد و ما می دانیم که اگر در یک روز خوب یک اتفاق عالی رخ دهد یک معجزه محسوب خواهد شد اما در مورد روزهایی که تعریفی ندارند چه می توان گفت؟

حتمی بارها به این موضوع اندیشیده اید که چرا زندگی تا به این اندازه دشوار است و چرا ساده تر نیست؟در این لحظه از زندگی ممکن است بسیاری از مردم گیج و سردرگم باشند و عده ای هم اسیر قحطی و خشکسالی و حتی گرسنگی باشند.خیلی از افراد با جریان روزانه ی زندگی حرکت می کنند و ممکن است ساعاتی خوب و ساعاتی تلخ را تجربه کنند اما وقتی زمان تفریح و شادی به پایان می رسد به نظر می رسد که فقط یک روز دیگر را بی هدف پشت سر گذاشته اند!!!!

چه اتفاقی می افتد که سبب می شود برخی از اتفاقات دنیا مهم و برخی بی اهمیت و بدون چالشی خاص به نظر برسند؟چه چیزی این اتفاقات را تا این حد مهم و یا حتی بی اهمیت نشان می دهد؟آیا تا به حال ذهن شما درگیر چرایی این موضوع گشته است؟

دلیل اول

برای داشتن زندگی ای هدفمند درک این نکته کاملا ضروریست که بداین چرا زندگی تا این اندازه به مبارزه و پشت سر گذاشتن چالش های مختلف نیاز دارد.چرا زندگی پر از تلاش های بی وقفه است و ممکن است هیچ گاه ما از آسوده به حال خود نگذارد؟

و اما دلیل اول می تواند این باشد که چون خود شما هم این گونه اید!!!!چرا موضوعی تا این حد مهم است؟فقط برای اینکه مردم دنیا آن را بزرگ و با اهمیت می دانند.خوب درباره ی این مسئله بیاندیشید.اشخاص تا زمانی که تغییر نکنند نمی توانند رفتار متفاوتی را از خود به نمایش بگذارند و حتی تغییری در اتفاقات دادها ایجاد کنند.

برای اینکه یک زندگی سرشار از تفاوت را تجربه کنید باید دست کم یکی از این اتفاقات رخ دهد:

یا شما تغییر کنید!!!

یا دیگران تغییر کنند!!!

و یا دنیا تغییر کند!!!

اغلب افراد از ایجاد تغییر واهمه دارند و تمایل دارند در همان شرایطی که اکنون در آن حضور دارند باقی بمانند اما تا زمانی که مردم آگاهی خود را افزایش ندهند به همان شکل دیروز نسبت به دنیا واکنش نشان خواهند داد.پس نباید از این موضوع خیلی تعجب کرد چون بسیاری از افراد راه دیگری را برای ادامه ی زندگی نمی شناسند!!!!

اکنون متوجه این موضوع شده اید که چرا افراد تا این حد قابل پیش بینی هستند و از انگاره های مشخصی پیروی می کنند.افرادی که با ویژگی های مشابه در دنیا وجود دارند مانند هم زندگی می کنند زیرا زندگی را به سبک دیگری نیاموخته اند.مانند:نقاشان/پزشکان و….

همه ی افراد هنگامی که در گروه هایی مشابه با مشخصات خودشان قرار می گیرند بیان می کنند که با افراد آن گروه ویژگی های مشابه/سبک و سیاقی هماهنگ و حتی هد فهای یکسان دارند!!همه ی افراد آموخته اند تا به شیوه ای خاص رفتار کنند و تا زمانی که تصمیم نگیرند تغییر کنند به همین شکل رفتار خواهند کرد و دنیا هم به همین شکل باقی خواهد ماند.

دلیل دوم

و اما دلیل دومی که زندگی را تا این حد چالش برانگیز کرده است این می باشد که اغلب ما کاری برای تغییر خودمان انجام نمی دهیم.نمی توانیم به همین شکلی که هستیم باقی بمانیم و انتظار تغییر داشته باشیم!!شما برای هرگونه اتفاق و یا تصمیم بزرگی که در زندگی می گیرید به خوبی می دانید که نیاز به انجام کارهایی دارید.زندگی هم همین گونه است و نمی توان بدون اینکه قدمی برداشت انتظار تغییر و دگرگونی دنیا را کشید.

به یاد داشته باشید که می توان به رخ دادن اتفاقات کمک کرد و در تغییرات بزرگ سهمی عظیم داشت.اگر شما می خواهید دوستانی جدید داشته باشید باید به ایجاد این شرایط کمک کنید و یا اگر از فرد خاصی خوشتان می اید شما باید بی تفاوتی و سکون را کنار بگذارید و به چگونگی برداشتن قدم هایی برای نزدیک شدن به فرد مقابل تلاش کنید.شما می توانید تصمیماتی پویا بگیرید.

می خواهیم به این موضوع اشاره کنیم که چگونه می توان سطح اعتماد و عزت نفس وآگاهی را افزایش داد.در زندگی قدری شجاعت داشته باشید!!! به یاد داشته باشید که برای پشت سر گذاشتن چالش ها و خلق فرصت های جدید و تغییرات مثبت می توان تغییرات زیادی ایجاد کرد.به این فکر کنید که اگر زمانی را صرف رسیدن به زندگی خود کنید چه پاداش هایی نصیبتان خواهد شد!!!

دلیل سوم

آخرین دلیل برای اینکه چرا شرایط تا این حد چالش برانگیز است این می تواند باشد که ما در دنیای خطرناکی زندگی می کنیم.با نوشتن این جملات قصد ترساندن شما را نداریم اما باید بدانید که باید واقعیت را اذعان داشت و از فریب دیگران پرهیز کرد.

ما عملا دست به هرکاری که می زنیم همراه با ریسک است اما این نمی تواند دلیلی برآن باشد که از انجام آن کارها دست بکشیم.رانندگی درخیابان می تواند خطرناک باشد! کوه نوریدی می تواند خطرناک باشد و خیلی از کارهای دیگر.اما همراه کسانی وجود دارند که آن ها را با اشتیاق انجام می دهند چون از شرایط زندگی و وجود ریسک های بسیار همراه آن باخبرند.

اگر بخواهیم زندگی هیجان انگیزتری داشته باشیم باید دست به خطرهایی بزنیم و بپذیریم که زندگی قابل پیش بینی نسیت.بسیاری از ما می خواهیم مطمعن شویم که همه چیز روبه راه است اما تا روزی که در این کره ی خاکی زندگی می کنیم باید بدانیم که برای هیچ چیز هیچ تضمینی وجود ندارد.

ما با تجربه کردن مستقیم از زندگی بیشترین بهره را به دست می آوریم و می دانیم که خداوند زندگی را غیرقابل پیش بینی کرد تا بتوانیم از آن درس بیاموزیم.اگر دنیا مکانی امن بود چیزهای زیادی از آن نمی آموختیم .کسانی که دست به خطر نمی زنند دست اورد خاصی نصیب خود نمی کنند و باید پذیرفت که می توان نگاه بهتری به خود انداخت.

باید به زندگی به طور واقع بینانه تری نگاه کرد و دانست که اگر هم چنان از یک مسیر تکراری عبور کنیم تغییری نخواهیم کرد.فراموش نکنید که شما تنها یک بار به دنیا می آیید و یک بار زندگی را تجربه می کنید.آیا آن طور که لایق شماست زندگی می کنید یا نه؟