اشتیاق و چگونگی خلق آن
ما تقریبأ هر روز نگاهی به روزنامه ها، اخبار و تقریبأ تیترهای آن ها می اندازیم و در واقع نیرویی وجود دارد که ما را وادار به این عمل می کند.البته احساس اشتیاق به همه چیز و همچنین محرک های تحریک کننده،می تواند وجود داشته باشد.به عنوان مثال: شخصی ، دیگری را به عنوان یک تهدید می بیند و از این رو آدرنالین خونش جریان پیدا می کند.این امر به یک نقطه ی کانونی در آگاهی شخص تبدیل شده که در واقع یک شور و شوق واقعی است.اما ذهن فرد اول به جایی از مغزش رفت که ترس در آنجا بوده است.
از کجا شور و شوق آمده است؟چندین منبع برا آن وجود دارد.عشق و شور و ژن های انسان: ژن ها برای امتحان کردن و زنده نگه داشتن انسان برنامه ریزی شده اند و برای تکرار شدن پیش برنامه ریزی شده اند.این دومورد ، به انسان بیشتر آنچه در مورد هسته ی رفتار انسان لازم است بداند را می گوید.
تقریبأ هر فردی اشتیاق به زنده ماندن دارد و در اعمال تکراری جهت صحبت کردن شرکت می کند.عشق،شور و رقابت.رقابت می تواند شور و شوق را بسوزاند وبشر ذاتأ رقابت طلب است و البته شور و شوق یک عامل منحصر به فرد و قدرتمند در موفقیت است.این سوختی است که نیروی حرکت روبه جلو را برای کسی فراهم می کند که به سطحی از عظمت یا موفقیت مشتاق است.
شاید در حال حاضر سردرگم باشید و حتی به نظر برسد که آنچه در زندگی می خواهید را نمی دانید.این پرسش ها را در نظر بگیرید:
چه چیزی برای شما مهم است؟
چه چیزی شما را خوشحال می کند؟
چه چیزی باعث می شود تا قلبتان از هیجان به تپش بیوفتد؟
چه کاری را همیشه دوست داشته اید انجام بدهید؟
حالا این سه مرحله را انجام دهید:
۱٫روی یک تکه کاغذ؛ پاسخ سوال های فوق را بنویسید و هر موردی حتی به ظاهر بی اهمیت را لحاظ کنید.
۲٫دور پنج تا هفت موردی که بیشتر به آن علاقه دارید را خط بکشید.
۳٫یک یا دو موردی که ارزش تمام وقت دارد را با حسی قلبی انتخاب و ارزیابی کنید.مورد انتخاب شده باید بهترین ها را برای شما به ارمغان بیاورد.
از حس قلبیتان استفاده کنید.احساسات در این مرحله مهم است.چرا؟ چون در اوایل هدف سازی و ایجاد انگیزه بهتر است برای اینکه خود تخریبی داخلی کمی در آینده وجود داشته باشد کاری انجام شود.علاوه بر این سایر مردم اغلب از شما تصویری دارند که به مراتب دقیق تر از آنچه که ممکن است خودتان از خودتان داشته باشید، باشد.
زمانی که در مورد چیزی احساس پر شوری دارید،به طور خودکار تمام تلاش خود را برای اجرای آن انجام می دهید.شما بر هیچ چیزی به جز زمان حال تمرکز نمی کنید ،که بدین معنی است که شما قادر به اختصاص توجه و انرژی کامل خود به زمان حال هستید و در طول زمان به موفقیت دست می یابید.
وقتی شما در مورد چیزی یا کاری که انجام می دهید شور و شوق دارید،تا آخرین حد ممکن از خودتان مایه می گذارید و تا رسیدن به نتیجه ی نهایی به آن قدرت بسیار بیشتری نیز می دهید.عمل متمرکز شده و پرشور، نتایج قدرتمند حاصل می کند.بنابراین کاری خلق کنید و از شوق خود برای مشارکت در جهان استفاده کنید.
اقدامات اثربخش:
اگر می خواهید شور و شوق بیشتری در زندگی خودتان تجربه کنید،این مفهوم را می رساند که می خواهید از آنچه انجام میدهید لذت ببرید و نتیجه ی بهتری بگیرید.تلاش بیشتر،به موفقیت بیشتر کمک خواهد کرد.به طور کامل در هرکاری که انجام می دهید سعی کنید حضور کامل داشته باشید.توجه خودتان را روی آن بگذارید و تمرکز کنید.در آن غرق شوید و در هرکاری تمام تلاش خودتان را ارائه دهید.
فقط در این صورت،تلاش های شما به بار می نشینند و طی این فرآیند،انرژی و شور و شوق بیشتری برای زندگی خلق می کنید.اگر این احساسات تصنعی و جعلی باشد، شما بیشتر در حیطه ی بیش از حد قوی ظاهر شدن ریسک می کنید تا پیروز شدن به معنای واقعی!!!!
اگر شور و شوق انجام کاری را نداشته باشید چه اتفاقی می افتد؟
۱٫اصلا از پروسه کار لذت نمی برید و ذهن شما تنها روی تمام شدن کار تمرکز می کند و در نتیجه از لذت کار محروم میشوید و مغزتان را به تلاش کردن برای کارهایی که به آن ها علاقه ندارید عادت می دهید.
۲٫از آنجایی که نسبت به آنچه انجام می دهید توجه خیلی کاملی ندارید، نتایج کار شما کمتر از نتایج بقیه ی افراد دارای کیفیت و استانداردهای لازم است.مطمعنأ اناجم یک کار با کیفیت بالا بهتر از انجام آن بدون کیفیت های لازم است.
۳٫با یک نگرش موهوم، آن حس بزرگ موفقیت و رضایتی که از کار درست نشأت می گیرد را از دست می دهید.
حالا بزارید به فواید دقت و شوق در انجام کارها نگاهی بیاندازیم:
۱٫وقتی کاری را با شوق انجام می دهید،از دستاوردهای خود احساس غرور و خوشحالی دارید و احساس بهتری در این مورد دارید.به جای احساس اذیت شدن،احساسات مثبتی را تجربه می کنید.
۲٫بیشتر روی منافع حاصل شده از کار خودتان تمرکز می کنید،نه روی کار.
- تسلط شخصی در مورد هرکاری که انجام می دهید را به دست خواهید آورد.از مأموریت ها تا روابط بین فردی، هر فعالیتی را به اندازه ی پاداش خودش دوست داشته باشید.نتایج مثبت به دست آمده از انجام این وظایف به سادگی یک پاداش خوب،سازمان بهتر،تحقق کار بیشتر،روابط عمیق تر و نتایج قوی تر از پروژه ها خواهد بود.
اگر در انجام هرکار اشتیاق و شوق لازم آن را ندارید،حتما این موضوع را جدی بگیرید.چرا که امکان دارد این احساس پیش درآمدی بر شروع ناراحتی های روحی و حتی افسردگی باشد.برای کسب اطلاعات بیشتر دراین باره، می توانید با درمانگران ما در مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی مهرایران، تماس حاصل فرمایید.