تنبلی و نسخه ای برای آن
حتما برای شما هم پیش آمده که به هنگام ناراحتی و نگرانی تنبل شوید و قدرت حرکتتان را از دست بدهید.آن طور که مشخص است برخی از علل تنبلی به ذهنیت اشخاص و به عبارت دیگر به افکار و طرز تلقی های آن ها بستگی دارد.ارتباط با اشخاص هم مهم است.تنبل ها توجیحشان این است که(( حال و حوصله ندارم ، صبر می کنم تا حال و حوصله پیدا کنم!!!!))
اشکال بر سر این است که این حال و حوصله بهتر و بیشتر ممکن است هرگز از راه نرسد.اگر فکر می کنید بالاخره به کارهای عقب افتاده ی خود رسیدگی خواهید کرد،بدانید که سخت در اشتباهید.اشخاص موفق خوب می دانند که کار بر انگیزه اولویت دارد.مهم نیست دوست دارید یا نه!!! دست به کار شوید ،وقتی شروع کردید برداشتن قدم های بعد ساده تر و راحت تر خواهد شد.
پرکارها می دانند که زندگی پر از سختی است،آن ها می دانند که در راه رسیدن به اهداف موانع و ناکامی های متعددی در انتظار است و در نتیجه در هنگام برخورد با سختی ها،خیلی ساده آن ها را می پذیرند و در برابر مشکلات می ایستند و با عزم جزم به رویا رویی آن ها می روند.
بسیاری از ما با این طرز فکر بزرگ شده ایم که باید همیشه کارهایمان را عالی و بدون کم و کاست انجام دهیم و معتقدیم که ((بهترین )) شدن پاداش ویژه ای دارد.متأسفانه کمال گرا ها ستاره ها را هدف می گیرند و جز هوا نصیبشان نمی شود.منظور این نیست که داشتن معیارهای سطح بالا چیز بدی است!!!اما این کامل گرایی وسواس گونه راه مناسبی برای بالا بردن کیفیت نیست.
علل تنبلی
۱٫بی انگیزگی
۲٫تجربه از شکست های قبلی
۳٫ترس از شکست
۴٫پاداش نگرفتن برای موفقیت های قبلی
۵٫کمال طلبی
۶٫بایدها ونبایدهای زندگی
۷٫فقدان قاطعیت در عمل و تصمیم
۸٫احساس جبر و اجبار در کارها
۹٫بی میلی در انجام کارهای تکراری
نسخه برای تنبل ها!!!
برنامه ی پنج مرحله ای زیر به شما کمک می کند تا بتوانید با احساس ضعف ناشی از تنبلی مقابله کنید.
مرحله ی اول: یادداشت کردن فواید و زیان های به تعویق انداختن کارها
چه کاری بوده است که از انجامش طفره رفته اید؟؟آیا به تعویق انداختن این کار برای شما هیچ وجه مثبتی هم داشته است؟به بعد موکول کردن کار ممکن است به شما اعتبار بدهد.دست کم تنها اشخاص بسیار خوشبخت و ثروتمند مجبور به کار نیستند.اگر کاری انجام ندهید و به خودتان سخت نگیریدفممکن است همیشه در نقطه ی فعلی زندگیتان بمانید.
ممکن است به این نتیجه برسید که اگر تغییر نکنید بهتر است!!! فراموش نکنید که طفره رفتن از کارها در مواقعی سالم و منطقی است که برای آن دلیل منطقی و قانع کننده ای وجود داشته باشد.پس برگه ای بردارید و لیستی از کارهایی را که به تعویق و تاخیر انداخته اید را بنویسید.
حالا فواید و زیان های به بعد موکول کردن کارها را با هم مقایسه کنید!!!از خودتان بپرسید آیا فواید انجام ندادن این کار بخصوص،بیشتر از زیان های آن بوده است یا کمتر؟با همین استدلال وقتی سود وزیان خود را محاسبه می کنید،ممکن است به این نتیجه برسید که بهتر است بعضی از کارها را زودتر شروع کنید و حتی به این نتیجه برسید که خیلی از کارها را اصلا شروع نکنید!!!!!!
مرحله ی دوم: برنامه ریزی
آیا به این نتیجه رسیده اید که فواید دست به کار شدن بیشتر است؟در این صورت باید بدانید که دقیقا از چه زمانی می خواهید شروع کنید.آیا زمان را نوشته اید؟اگر پاسخ شما منفی است این نشان می دهد که امروز قصد دست به کار شدن ندارید.اما اگر زمان شروع را یادداشت کرده اید،به شما تبریک می گوییم!! نصمیم گرفته اید که تغییری در زندگی خود بدهید.شما پیشاپیش قدم اول را برداشته اید و مطمعنأ می توانید بر مشکلات پیروز شوید.
جزء به جزء برنامه ریزی خود را بنویسید،این روش ساده می تواند به شما کمک کند تا به کاری که تصمیم به انجام دادنش گرفته اید بیاندیشید.پس از آن که درباره ی این ها تصمیم گرفتید، شما برای گام بعدی حاضرید.
مرحله ی سوم:کار را ساده کنید.
اگر به جای هدف های بزرگ و کمال طلبانه هدف های واقعی و به نسبت ساده را انتخاب کنید،کار دشوار تبدیل به کار ساده می شود.راه دیگری برای تبدیل کردن کار دشوار به کار ساده این است که در هر زمان ، قدری از آن را انجام دهید.ممکن است از فکر اینکه باید همه کار را فورا و یکجا انجام دهید گیج و دستپاچه شوید.به جای آن کار را به اجزاء کوچکتری تقسیم کنید و هر زمان به یکی از آن ها برسید.
مهم توجه داشتن به لحظه ی اکنون و بی توجهی به آینده است.مهم این است که همین حالا چه می توانید بکنید.به دو شکل می ت.انید کارهای بزرگ را به کارهای کوچکتری تقسیم کنید.راهی برای این کار انجام آن به صورت قدم به قدم است.اگر تصمیم گرفته اید که دیوار اتاق را رنگ کنید،قدم اول انتخاب رنگ است،قدم دوم مراجعه به رنگ فروشی و خرید رنگ دلخواه است.در مرحله ی بعد می توانید نردبان را کنار دیوار قرار دهید و غیره…..
راه دوم ساده کردن کار تقسیم بندی زمانی است.زمان های کوتاه محدودی را انتخاب کنید.آیا حاضرید هر روز ده یا پانزده دقیقه روی کار بزرگی که مایل به انجام آن هستید وقت بگذارید؟؟با این حال می دانیم که این روش بسیار مفید واقع می شود،حتما آن را امتحان کنید.
مرحله ی چهارم: مثبت فکر کنید
.وقتی به کاری که از انجامش طفره رفته اید فکر می کنید،احتمالا ناراحت می شوید و ترجیح می دهید که کار دیگری بکنید.علتش همین پیام های منفی ای است که به خودتان می دهید و خودتان را گناه کار و شکست خورده می بینید.فرض کنید قرار است به شخصی نامه بنویسید و از او تشکر کنید.ممکن است بگویید خب حالا یعنی باید همه این نامه را بنویسم؟؟؟کار خسته کننده ای است!! به جای آن اگر تلویزیون ببینم بهتر است.
می توانید برخورد با این افکار منفی را بیاموزید تا تحت تأثیر آن ها قرار نگیرید.از خودتان بپرسید که کدام افکار منفی به ذهنتان خطور می کند؟این افکار را یا داشت کنید چون اگر یادداشت نکنید نمی توانید طرز فکرتان را تغییر دهید.با نوشتن این افکار منفی متوجه می شوید که با طفره رفتن از کاری که قرار است بکنید در واقع خود را فریب می دهید.
به جای کار،این طرز فکر غیرواقع بینانه شما درباره ی کار است که به انجام ندادن آن منجر می شود.اجازه بدهید تکرار کنیم که علت طفره رفتن شما و تنبلیتان ،طرز فقط اشتباه شماست.وقتی از کاری اجتناب می کنید،همیشه درباره ی چیزی خودتان را فریب می دهید.
مرحله ی پنجم: به خودتان امتیاز بدهید.
وقتی کاری را که از انجام آن طفره رفته اید شروع می کنید،بهتر است به جای بی ارزش جلوه دادن کار از خود به خاطر کاری که کرده اید تشکر کنید.حالا فرض کنید که فردی در طول روز کارهای زیادی انجام داده است اما در پایان روز احساس بدی دارد و هنوز خودش را موفق نمی داند.به اعتقاد درمانگران مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی مهر ایران، مسئله از صبح تا شب کار کردن نیست!!!احساسات منفی فرد است که او را تحت فشار خود قرار می دهد.
ممکن است فرد به علایق و سلایق خودش بی توجه باشد.ممکن است با این ذهنیت از دست زدن به کارهایی که می تواند به شکست منتهی شود خودداری کند و کم کم به دلسردی و ناراحتی برسد.سعی کنید هدفمند باشید و در پایان انجام هر کار به اهداف رسیده تان پاداش و امتیاز بدهید.با این کار شما از زحماتی که کشیده اید به صورت عینی و ذهنی باخبر خواهید بود.
از همین حالا شروع کنید!!!! دست به کار شوید و به انجام کارهای تازه مشغول شوید.!!!!